عکاسی صنعتی ترکیب نقاشی و عکاسی و تجارت است. هنری که تنها یک پیام را به بیننده منتقل نمیکند، بلکه او را به اندیشیدن به پیام تصویر وا میدارد. سپس این هنر صنعتی گام خود را فراتر گذاشته و در ذهن بیننده جرقه ای را روشن میکند، جرقهای که بیننده را به سمت همان راهی میکشاند که عکاس انتظار آن را دارد. تمام این جملات راز فلسفه وجودی و زنده بودن این هنر تجاری میباشد.
عکاسی صنعتی یا Commercial Photography وجود خود را مدیون رنگها و تناسب مابین رنگها است، مدیون نور و زاویه نورهاست و مدیون اشکال اجسام در تصاویر و چیدمان آنها در کنار هم است. در زمانی که هنر در کنار تجارت قرار نگرفته بود، عکاسی تنها یک هنر بود که زیبایی ها را به تصویر می کشید و تجارت در سویی دیگر تنها با کلمات سخن می گفت و هر دو راه خود را میرفتند؛ اما هیچ یک مانند زمانی که با هم تلفیق شدند، نتوانسته بودند دنیای هنر و کسب و کار را متحول کنند، گویی به دنیای هنر عکاسی، خلاقیت به مقدار بیشتری تزریق شد و تجارت نیز خون تازه ای را در رگهای خود تجربه نمود.
عکاسی تبلیغاتی همانند عکاسی صنعتی وظیفه به نمایش گذاردن دقیق و کامل و باکیفیت محصول یا پروداکت را به شکلی کاملتر در خود دارد.
در این شاخه از عکاسی، عکاس با استفاده از تجهیزات مناسب و انتخاب نورهای دقیق و کامل تلاش میکند تا حد امکان تصویری با کیفیت و دقیق از کالا ثبت کند که در آن تمامی خصوصیات ظاهری کالا به نمایش گذاشته شود . عکس تبلیغاتی میبایست تمام خصوصیات یک عکس حرفهای را دربرگیرد و به مولفههای مهم دیگری نیز نیازمند است. هدف از عکاسی تبلیغاتی تنها معرفی کالا نیست بلکه تشویق و ترغیب مشتری به خرید و استفاده از آن محصول است. به بیان سادهتر عکس تبلیغاتی میبایست بیننده را به خرید کالا ترغیب کند، درست به مانند یک تیزر! اما با راه و روشی متفاوت.