هویت بصری برند چیست و چه کاربردی دارد؟
در جواب به سوال "هویت بصری برند چیست" باید گفت: همگی ما هنگامی که میخواهیم خودمان را به دیگران معرفی کنیم و یا مواقعی که سوالی مرتبط با شخصیت درونیمان پرسیده میشود، با کوچکترین ویژگیهای شخصیتی خود شروع کرده و رفته رفته اطلاعات هویتی را در اختیار پرسشگر قرار میدهیم. با این کار موجب میشویم شخص مقابل بتواند با هویت درونی و ظاهری ما آشنا شده و متناسب با آنها ارتباط بهتری برقرار کند.
یکی از نقشهای اصلی در صنعت تبلیغات، استراتژی فروش و بازاریابی را « برند » یا « تأثیر سازمانی » هر مجموعه هویت بصری آن مجموعه بازی میکند.
لوگو، برند شما نیست. هویتتان هم نیست. طراحی لوگو ، طراحی هویت و برندسازی هر کدام وظیفهای بر عهده دارند که همگی در کنار هم تصویری از تجارت یا محصول را در ذهن شکل میدهند.
برای درک بهتر این موضوع بهتر است اینگونه بیان کنیم که در دنیای برندینگ، شرکت و کمپانی قادر به فروش بیشتر است که بتواند ارتباط بهتری با عموم مردم برقرار کند؛ برای این کار لازم است این نکته اساسی را رعایت کند که بتواند عناصر هویت بصری برند را به خوبی به مشتریان انتقال داده و به دور از اغراق و دروغ، به دنبال معرفی خود باشد.
مادامی که انتقال هویت به خوبی صورت بگیرد، نتایج آن نیز یکی پس از دیگری نمایان خواهند شد و در نتیجه رابطه میان خریدار و فروشنده مستحکمتر میشود. ناگفته نماند که هویت بصری هر شرکتی با رقیبانش متمایز میباشد و همانطور که هر انسانی شخصیت بخصوصی دارد، شرکتها نیز رفتار و هویت خود را بروز میدهند.

برند چیست؟ تأثیر عاطفی سازمانی که به عنوان یک کل واحد درک میشود
مطمئناً برند موضوع سادهای نیست. کتابها و نشریات بسیاری دربارهی این موضوع نوشته شده است؛ اما در چند کلمه میتوان «برند» را شرکت، خدمات یا محصولی تعریف کرد که ادراک مشتری یا مخاطب “تشخص” برایش قائل شده است. بر این اساس باید اضافه کرد که طراح گرافیک نمیتواند برند «بسازد» و تنها مخاطب است که میتواند چنین کاری کند. کار طراح گرافیک شکل دادن به شالودهی برند است.
بسیاری از مردم بر این باورند که برند فقط تعدادی عنصر را در بر میگیرد (چند رنگ، چند فونت، یک لوگو، یک شعار (اسلوگان) و شاید هم موسیقی را بتوان به آن اضافه کرد) اما واقعیت برند و برندسازی بسیار پیچیدهتر است. میتوانیم بگوییم برند «تأثیر سازمانی» است. مفهوم مرکزی و ایدهی بنیادین نهفته در داشتنِ «تأثیر سازمانی» این است که هر آنچه که یک شرکت انجام دهد، هر آنچه که مالک آن باشد و هر آنچه تولید کند، باید بازتاب ارزشها و آرمانهای آن شرکت در حکم یک کلِ واحد باشد.
استمرار این ایدهی مرکزی (تأثیر سازمانی داشتن) است که شرکتی را ساختمان میبخشد، آن را به پیش میبرد و بیان میکند که شرکت نمود چه چیزی است و به چه باوری اعتقاد دارد و موجودیتش به چه دلیلی است؛ نه فقط تعدادی فونت و چند رنگ و لوگویی و شعاری. برای مثال بیایید نگاهی به شرکت معروف «اپل» بیندازیم. شرکت اپل، فرهنگ سازمانی انسانگرا و اخلاق سازمانی قدرتمندی را به نمایش میگذارد که مشخصهی آن ارادهگرایی و حمایت از مشارکت مفید در اجتماع است. این ارزشهای تجارت در هر عملی که از آنها سر میزند کاملاً آشکار است، از محصولات نوآورانه و تبلیغاتشان گرفته تا خدماترسانی به مشتریان. اپل برندی است از نظر عاطفی انسانگرا، که واقعاً با مردم پیوند برقرار میکند. وقتی مردم محصولاتشان را میخرند یا از خدماتشان استفاده میکنند احساس میکنند که جزئی از برند هستند یا حتی فراتر، عضوی از قبیله. این پیوند عاطفی است که برند آنها را میسازد (نه محصولاتشان به تنهایی و یا لوگوی گازخوردهشان).
هویت بصری برند چیست و شامل چه اجزایی میشود؟!
هویت بصری هر برند یعنی چیزی که مشتریان آن برای اولین بار مشاهده میکنند و پس از خرید و دریافت محصول یا خدمات آن برند، ارتباطی میان چیزی که دیدهاند و چیزی که اکنون در اختیار دارند برقرار میکنند و به هویتتان پی میبرند.
یکی از نقشهای اصلی «برند» یا «تأثیر سازمانی» هر شرکتی را هویت آن مجموعه بازی میکند.
در بیشتر موارد، طراحی هویت بر اساس مصالح بصری که در شرکت، کاربرد داخلی دارد به همراه مجموعهای از قواعد (در یک دفترچهی راهنما) انجام می شود. این قواعد که هویت را میسازند معمولاً مشخص میکنند که هویت شرکت باید چگونه در رسانههای گوناگون اجرا شود؛ مثلا از راه تعریف پالت رنگهای تأیید شده، فونتها، لیآوت ها، اندازهها و یا مواردی از این دست. این قواعد تضمینکنندهی پایدار ماندن هویت شرکت است که در عوض، برند را به عنوان کلیتی واحد، قابل بازشناسی میکند.
هویت یا «تصویر» شرکت از مواد بصری متعددی ساخته میشود: . لوگو (نماد کل هویت و برند) . اوراق اداری (سربرگ، کارت ویزیت، پاکت، غیره) . ابزار بازاریابی (بروشور، تراکت، کتاب و وبسایت) . محصول و بستهبندی (محصول فروشی و بستهبندیای که با محصول ارائه میشود) . طراحی پوشاک (لباسهای واقعی که کارمندان به تن میکنند) . طراحی تابلوها (برای فضای داخلی و خارجی) . پیامها و اقدامها (پیامهایی که از طریق راههای ارتباطی مستقیم یا غیر مستقیم مخابره میشوند) . سایر انواع ارتباطات (صدا، بو، لمسکردنیها و …) . هر چیز تصویری که در حکم نمایندهی شرکت باشد. (مثلاً تقویم، ساعت، قلم و …) همهی این چیزها هویت را میسازند و باید کلیت برند را پشتیبانی کنند. اما لوگو تمام هویت سازمانی و برند را در یک نشانهی قابل تمیز خلاصه میکند. این نشانه، چهرک (آواتار) و سمبل تجارت و در حکم کلیت واحد است.
لوگو چیست؟ آنچه که از طریق نشانه یا آیکون، تجارتی را به سادهترین شکل میشناساند
یرای درک بیشتر با ماهیت و چیستی لوگو در قدم اول باید بدانیم که کار کرد لوگو چیست. کارکرد لوگو شناساندن است. لوگو با به کار گرفتن نشان، پرچم، سمبل یا امضا، شرکت را میشناساند. لوگو رأساً شرکت را عرضه نمیکند و به ندرت تجارت را توصیف میکند ]که البته در ایران این تناسب کاملاً برعکس است و به ندرت لوگوها کاری جز توصیف شرکت و تجارت مربوط میکنند[. لوگو معنایش را از کیفیت آن چیزی میگیرد که سمبل آن است و نه بر عکس (وظیفهی لوگو شناساندن است، نه توضیح دادن.) بطورخلاصه، معنای لوگو از شبیه به چه بودنش مهمتر است.
برای درک این مفهوم لوگوها را انسان فرض کنید. ما ترجیح میدهیم که با نامهایمان صدایمان کنند (علی، حسن، فرهاد) تا این که با توصیفاتی گیج کننده و فراموش شدنی مثل: «اون یارو مو بلنده که همیشه صورتی میپوشه». همین قضیه دربارهی لوگو هم صادق است. لوگو باید تجارت را به شکلی به یادماندنی و قابل تمیز بشناساند، نه آنکه به شکل تحت اللفظی توصیف کند تجارت چه کاری را انجام میدهد. همچنین مهم است توجه داشته باشیم که لوگو تنها پس از آنکه دیگر به چشم آشنا بیاید میتواند انتظارات را از کارکرد خود برآورده کند؛ درست همان طور که ما باید اول نام افراد را یاد بگیریم تا بتوانیم آنها را بازشناسیم.
انتخاب هویت بصری، مهارتی شخصیتساز!!
به طور حتم اکثر شرکتها اهداف بلند و کوتاه مدتی دارند که برای دستیابی به آنها ملزم به یادگیری مهارتهای متنوعی میباشند تا با به کارگیری این آموختهها، مسیر خود را برای رسیدن به آن اهداف هموارتر سازند. طراحی هویت بصری یکی از مهارتهایی است که ماهیت یک برند را دگرگون کرده و با رعایت آن روزبهروز بر منافع یک سازمان اضافه میشود.
در حقیقت این مهارت مانند کت و شلوار برند شما است که همگان با دیدن آن به تواناییها و زمینه فعالیتتان پی میبرند و شخصیتی تمامعیار برای شرکت متصور میشوند.
این نکته را در نظر بگیرید که هویت بصری یک مهارت واحد نبوده و نیست، بلکه مجموعهای از عوامل تاثیرگذار در ایجاد ارتباط موفق میان فروشنده و خریدار است. هرچه قدرت برقراری ارتباط بیشتر باشد، بازخورد بهتری خواهید داشت؛ پس برای آموختن این علم تلاش کرده و هویت بصری برند خود را به بهترین نحو ممکن رقم بزنید.
کاربرد هویت بصری چیست؟!
بسیاری از کمپانیها برای طراحی لوگو با توجه به این سوال که "هویت بصری برند چیست" دست به عمل میزنند و سوالهایی دیگر را طرح میکنند؛ به عنوان مثال از خود میپرسند: لوگو ما باید شامل چه پیامی باشد؟ چه محتوایی باید در آن به وجود بیاید؟ و یا چه افرادی به عنوان مخاطب این لوگو شناخته میشوند؟
پس از آنکه این سوالات طرح شدند شرکت مذکور تلاش میکند تا به تمامی آنها به بهترین شیوه ممکن پاسخ دهد. یکی از انواع کاربرد هویت بصری برند در همین مکان به چشم میآید. هر شرکتی که بتواند با استفاده از هویت بصری، نیاز مخاطبان را در نظر بگیرد و بر اساس اهداف خود پا پیش بگذارد تا بتواند لوگو خوبی را طراحی کند، در آخر شاهد نتیجه خارقالعادهای خواهد بود و قادر است با بهره گرفتن از این روش، بازخورد بسیار بالایی را شاهد باشد.
در حقیقت هویت بصری در انواع طراحیهای تبلیغاتی به طراحان کمک میکند. طراحان لوگو، سایت، ایمیل، کارت ویزیت، بسته بندی محصولات و… همه و همه از روش هویت بصری برند استفاده میکنند تا بهترین طرحهای ممکن را ارائه دهند.